به نام صاحب روانهاو من دمیدم از روح خود در شماگر عشق نبودی و غم عشق نبودیاینسان سخن نغز که گفتی؟ که شنودی؟گر باد نبودی که سر و زلف ربودیرخساره معشوق به عاشق که نمودی؟ نهم اردیبهشت ماه مبارک باد و شادباد که این روز مزین شد به نام یک علم، علمی که ساحت تقدیسش چیزی است در محدوده آن مکانی.علمی که باز میآفریند، تعمیر میکند ارواح گونه گونه بشر را، که ساحت خداوندگاری خویش درنوردیدهاند و گاه بهاندازه عمری ازدسترفته، از اصل خویش دورافتادهاند.هرکسی کو دور ماند از اصل خویش بازجوید روزگار وصل خویشدر بزرگداشت علم روان شناسی همین بس که رسالتش شفای روح است، که وصل خویشتن خویش به خویش است.همانطور که میدانیم از دیدگاه بسیاری متخصصان علوم طبیعی و انسانی ریشهی بیشتر ناملایمات دستاندازهای روحی است...اینکه روح و روان آیا همان بیستویک گرم معروف است یا حجمی به نام مغز در جمجمه یا به نقل عرفا و شعرا که روان را به یکتکه ماهیچه پمپاژ کننده خون در بدن مربوط میسازند، بحث شیرین و مجزایی است، لیکن آنچه مسلم است هرگاه از جان یاد میکنیم از بستر اصیل و امانت گرفته شده، از جانان در روز ازل یاد میکنیم.روز روان شناسی مبارک باد دارد، چراکه روز مبحث شفای اصل انسانی است.بنابراین روان شناسان رسالتی بزرگ بر دوش دارند چونان که تزکیه و ترمیم و بازآفرینی روانی سالم و الستی را اول در جهان خویش هویدا میکنند و بعد این تزکیه زندگی شده را به دستاندازهای روح و روان بشریت میکشانند همچون پر سیمرغی که برای احضار عشق بر ذرات هوا میکشد خویش را تا آغوشی امن برای آلام و تزکیه ی دیگران باشند که وحدت یگانه روانها و ارواح را از کثرت و دورافتادگی مصون بدارند، البته عرایض اینجانب در مورد علم روان شناسی و فرد عالم , ...ادامه مطلب